it has been a while since I have updated this log for the last time but I will to start over again.
Filed under: روزنگاری ها | Leave a comment »
it has been a while since I have updated this log for the last time but I will to start over again.
Filed under: روزنگاری ها | Leave a comment »
از اون شبای دل گرفتگیو بی خوابیه…
Filed under: روزنگاری ها | 2 Comments »
Filed under: روزنگاری ها | 5 Comments »
these days I don’t believe in coincidences
I believe in miracles
Filed under: خورشید نامه | 3 Comments »
اگر چشمهایت را باز كنی، دوست را همه جا می توانی ببینی.
او گاهی روی برگهای درخت بید نشسته است، گاهی روی گونه ماه و گاهی در سایه تپه ای مسی.
اگر حوصله داشته باشی،می توانی رد پاهایش را در رودهای آرزو و در كوههایی كه از بوی بلوط مست شده اند،ببینی.
می توانی حتی با یك شانه چوبی به دیدار گیسوانش بروی.
می توانی بر صندلی صدایش بنشینی و شب را با آرامش به مرزهای نقره ای صبح برسانی.
اگر آغوش تو باز باشد، دوست در یك شب بارانی به سویت می آید و كبوتری به تو خواهد داد تا دانه های خستگی ات را بچیند
Filed under: خورشید نامه | 3 Comments »
The specialist is a man who fears other subjects.
متخصص پزشکی هست که از سایر موضوعات پزشکی غیر لز تخصص خود وحشت دارد.
دکتر مارتین فیشر
Filed under: روزنگاری ها | Leave a comment »